کد مطلب:314570 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:187

آقایان، حضرت عباس آن دختر را شفا داد
جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسین موسوی دو كرامت از پدر محترمشان به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام نوشته اند:

1. این جانب حاج سید بابا موسوی زنجانی، در سال 1347 هجری شمسی، همراه با ده نفر از برادران و اقوام و عشیره ی خود، عازم كربلا شدیم و چون همسفران من همه مثل خودم، قاچاق به كربلا آمده بودند، معمولا در حین زیارت با هم بودیم. یكی از روزها، كه من و سایر همسفران در یكی از رواقهای حرم حضرت اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام بودیم، دیدیم یك فرد عرب دختری حدودا هشت ساله را كنار ضریح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آورده، با یك شال سبز رنگ محكم به ضریح مطهر بست. حال دختر به حدی بد بود كه قابل ذكر نیست. از شدت بیماری، تمام اعضای بدنش طوری می لرزید كه هیچ بیننده ای قادر نبود چند دقیقه مستمرا به او نگاه كند. شدت اضطراب و لرزش بدن او فضای حرم مطهر را منقلب كرد، و مردم بلا استثنا به حال او گریه می كردند. پدر دختر می گفت: از دكترها مأیوس شده ام.

من چون ناراحتی قلبی داشتم، حرم را ترك كردم و به مسافرخانه رفتم، ولی رفقا



[ صفحه 546]



در حرم ماندند. پس از نیم ساعت یكی از همسفران به نام حاج محبعلی باباخانی از اهالی كلیجه ی زنجان، كه فعلا در حال حیات است، با هیجان خاصی وارد مسافرخانه شد و در حالی كه یك تكه پارچه سبز در دستش بود، با حالت خاصی گفت: آقایان، حضرت اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علیه السلام آن دختر مریض را كه در حرم مطهر دیده بودید، شفا داد، و ما لباس او را پاره پاره كرده تقسیم نمودیم، این، پاره ای از شال سبز رنگ اوست!